زناشویی

چرا گاهی روابط عاشقانه به وابستگی تبدیل می‌شود؟




چرا گاهی <a href="https://armanjooyan.ir/%da%86%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d8%af%d8%b1-%d8%b1%d9%88%d8%a7%d8%a8%d8%b7-%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82%d8%a7%d9%86%d9%87-%d8%a8%d9%87-%d8%aa%d9%81%d8%a7%d9%87%d9%85-%d8%a8%d8%b1%d8%b3%db%8c%d9%85%d8%9f-19-5/" target="_blank">روابط عاشقانه</a> به وابستگی تبدیل می‌شود؟

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

چه عواملی باعث می‌شوند که یک رابطه عاشقانه به وابستگی تبدیل شود؟ در این مقاله، به بررسی 17 نکته کلیدی می‌پردازیم که می‌توانند ریشه این مشکل را آشکار کنند:

  • ✔️

    ترس از تنهایی:

    ترس از تنها ماندن و نداشتن کسی در زندگی، می‌تواند باعث شود افراد به هر قیمتی به رابطه خود بچسبند، حتی اگر رابطه سالم و رضایت‌بخشی نباشد.
  • ✔️

    اعتماد به نفس پایین:

    افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است برای احساس ارزشمندی و امنیت، به تایید و توجه مداوم طرف مقابل وابسته شوند.
  • ✔️

    نیاز به کنترل:

    برخی افراد سعی می‌کنند با کنترل طرف مقابل، احساس امنیت و قدرت کنند. این کنترل می‌تواند به صورت رفتاری، عاطفی یا حتی مالی باشد.
  • ✔️

    الگوهای ناسالم در کودکی:

    تجربیات دوران کودکی، مانند روابط پرتنش والدین یا فقدان محبت، می‌تواند الگوهای ناسالمی را در فرد ایجاد کند که در روابط بزرگسالی تکرار می‌شوند.
  • ✔️

    کاملا مطلوب‌سازی شریک زندگی:

    وقتی فردی شریک زندگی خود را بیش از حد کاملا مطلوب می‌بیند و تمام نیازهای خود را به او نسبت می‌دهد، به احتمال زیاد به او وابسته می‌شود.
  • ✔️

    فقدان مرزهای شخصی:

    نداشتن مرزهای مشخص در رابطه، باعث می‌شود فرد هویت و استقلال خود را از دست بدهد و تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه کند.
  • ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسرانمهارت‌های رابطه زناشویی

  • ✔️

    باورهای غلط در مورد عشق:

    باورهای غلطی مانند “عشق یعنی فداکاری مطلق” یا “بدون او نمی‌توانم زندگی کنم”، می‌توانند فرد را به سمت وابستگی سوق دهند.
  • ✔️

    عزت نفس پایین:

    افرادی که عزت نفس پایینی دارند، ممکن است برای پذیرش و دوست داشته شدن، به هر خواسته‌ای از طرف مقابل تن دهند و در نتیجه به او وابسته شوند.
  • ✔️

    عدم استقلال مالی و اجتماعی:

    وابستگی مالی یا اجتماعی به طرف مقابل، می‌تواند باعث شود فرد احساس کند که چاره‌ای جز ماندن در رابطه ندارد، حتی اگر رابطه سالم نباشد.
  • ✔️

    فقدان سرگرمی‌ها و علایق شخصی:

    وقتی فرد تمام وقت خود را صرف رابطه می‌کند و هیچ سرگرمی یا علاقه‌ای برای خود ندارد، بیشتر در معرض وابستگی قرار می‌گیرد.
  • ✔️

    ترس از مواجهه با احساسات ناخوشایند:

    برخی افراد برای فرار از احساسات ناخوشایند مانند غم، خشم یا اضطراب، به رابطه خود پناه می‌برند و در نتیجه به آن وابسته می‌شوند.
  • ✔️

    تلاش برای نجات دادن شریک زندگی:

    برخی افراد تصور می کنند میتوانند با فداکاری و کمک به شریک زندگی خود، او را تغییر دهند و مشکلاتش را حل کنند. این تلاش بی پایان می‌تواند منجر به وابستگی شدید شود.

درک این عوامل و شناخت الگوهای ناسالم در رابطه، اولین قدم برای رهایی از وابستگی و داشتن یک رابطه عاشقانه سالم و رضایت‌بخش است.





چرا گاهی روابط عاشقانه به وابستگی تبدیل می‌شود؟ 17 نکته

چرا گاهی روابط عاشقانه به وابستگی تبدیل می‌شود؟ 17 نکته

1. ترس از تنهایی و رها شدن

یکی از اصلی‌ترین دلایل تبدیل عشق به وابستگی، ترس عمیق از تنهایی و رها شدن است.افرادی که از تنهایی می‌ترسند، ممکن است به طور ناخودآگاه به شریک عاطفی خود بچسبند تا از این احساس ناخوشایند فرار کنند.این ترس می‌تواند ریشه در تجربیات دوران کودکی داشته باشد، مانند طرد شدن توسط والدین یا مراقبان اصلی.افرادی که سابقه رها شدن در روابط قبلی را دارند نیز بیشتر مستعد این نوع وابستگی هستند.ترس از تنهایی باعث می‌شود فرد تحمل کوچکترین ناراحتی یا اختلاف نظر را نداشته باشد و تمام تلاش خود را برای حفظ رابطه به هر قیمتی انجام دهد.

این ترس می‌تواند منجر به رفتارهای کنترل‌گرانه و یا تلاش برای راضی نگه داشتن دائمی طرف مقابل شود.

فردی که از تنهایی می‌ترسد، ممکن است به سرعت وارد یک رابطه جدید پس از پایان رابطه قبلی شود، بدون اینکه فرصتی برای التیام و شناخت خود به دست آورد.در این حالت، رابطه به جای اینکه بر اساس عشق و احترام متقابل باشد، بر اساس نیاز به فرار از تنهایی شکل می‌گیرد.

2. عزت نفس پایین

افرادی که عزت نفس پایینی دارند، اغلب ارزش خود را در گروی تایید و پذیرش دیگران، مخصوصا شریک عاطفی خود، می‌دانند.آنها ممکن است احساس کنند بدون حضور شریک عاطفی‌شان، ارزشی ندارند و به همین دلیل به شدت به او وابسته می‌شوند.این افراد معمولاً نیاز به تایید دائمی دارند و به دنبال نشانه‌هایی از عشق و توجه در رفتار شریک خود می‌گردند.عزت نفس پایین باعث می‌شود فرد خود را شایسته عشق و احترام نداند و به همین دلیل، از ابراز نیازها و خواسته‌های خود در رابطه خودداری کند.آنها ممکن است از ترس از دست دادن شریک عاطفی خود، از ابراز مخالفت یا انتقاد خودداری کنند و به هر قیمتی سعی در راضی نگه داشتن او داشته باشند.

این افراد معمولاً به شدت از طرد شدن می‌ترسند و این ترس می‌تواند منجر به رفتارهای خود تخریبی در رابطه شود.

عزت نفس پایین می‌تواند ناشی از انتقادهای مکرر در دوران کودکی یا تجربه‌های ناخوشایند در روابط قبلی باشد.

3. عدم استقلال فردی

وقتی فردی استقلال فردی کافی ندارد، یعنی قادر به انجام کارهای خود به تنهایی نیست و برای انجام بسیاری از امور به شریک عاطفی خود وابسته است، احتمال وابستگی عاطفی افزایش می‌یابد.این عدم استقلال می‌تواند شامل وابستگی مالی، عاطفی، اجتماعی و یا حتی عملی باشد.فردی که از نظر مالی به شریک عاطفی خود وابسته است، ممکن است به دلیل ترس از دست دادن حمایت مالی، نتواند به راحتی از یک رابطه نامناسب خارج شود.وابستگی عاطفی باعث می‌شود فرد برای احساس خوشحالی و رضایت، به حضور و تایید شریک عاطفی خود وابسته باشد.عدم استقلال اجتماعی به این معناست که فرد دوستان و فعالیت‌های اجتماعی مستقلی ندارد و تمام وقت خود را با شریک عاطفی خود می‌گذراند.

این افراد معمولاً هویت خود را در رابطه تعریف می‌کنند و بدون حضور شریک عاطفی خود، احساس گمشدگی و بی‌هویتی می‌کنند.

عدم استقلال فردی می‌تواند ناشی از تربیت سخت‌گیرانه و یا محافظت بیش از حد والدین باشد.

4. الگوهای ناسالم در روابط قبلی

تجربه‌های ناخوشایند در روابط قبلی می‌تواند الگوهای رفتاری ناسالمی را در فرد ایجاد کند که منجر به وابستگی عاطفی در روابط بعدی شود.مثلا فردی که در رابطه قبلی خود مورد سوء استفاده عاطفی قرار گرفته است، ممکن است در رابطه جدید خود به شدت به دنبال تایید و جلب رضایت شریک عاطفی خود باشد تا از تکرار تجربه سوء استفاده جلوگیری کند.افرادی که در روابط قبلی خود شاهد خیانت یا بی‌وفایی بوده‌اند، ممکن است در رابطه جدید خود به شدت حسود و کنترل‌گر شوند.این افراد معمولاً به سختی به شریک عاطفی خود اعتماد می‌کنند و دائماً به دنبال نشانه‌هایی از خیانت هستند.

الگوهای ناسالم در روابط قبلی می‌تواند باعث شود فرد استانداردهای پایینی برای رابطه خود تعیین کند و به رابطه‌های نامناسب تن دهد.

این افراد ممکن است به دلیل ترس از تنهایی و یا ناامیدی از یافتن یک رابطه سالم، در رابطه‌های ناسالم باقی بمانند.آگاهی از الگوهای ناسالم در روابط قبلی و تلاش برای تغییر آنها، گام مهمی در جلوگیری از وابستگی عاطفی است.

5. کمال‌گرایی و انتظارات غیرواقعی

کمال‌گرایی در روابط عاطفی می‌تواند منجر به انتظارات غیرواقعی از شریک عاطفی و رابطه شود.فرد کمال‌گرا ممکن است انتظار داشته باشد که شریک عاطفی‌اش همیشه بی‌نقص باشد و تمام نیازهای او را برآورده کند.وقتی این انتظارات برآورده نمی‌شوند، فرد دچار ناامیدی و سرخوردگی می‌شود و ممکن است سعی کند شریک عاطفی خود را کنترل کند تا او را به “شریک عاطفی کاملا مطلوب” خود تبدیل کند.این تلاش برای کنترل می‌تواند منجر به رفتارهای مخرب و وابستگی عاطفی شود.افراد کمال‌گرا معمولاً به سختی اشتباهات خود و دیگران را می‌پذیرند و این می‌تواند باعث ایجاد تنش و درگیری در رابطه شود.

آنها ممکن است به دلیل ترس از شکست در رابطه، از ابراز نیازها و خواسته‌های خود خودداری کنند و سعی کنند تمام تلاش خود را برای راضی نگه داشتن شریک عاطفی خود انجام دهند.

انتظارات غیرواقعی از رابطه می‌تواند باعث شود فرد از دیدن جنبه‌های مثبت رابطه غافل شود و فقط بر روی نقاط ضعف و نقص‌ها تمرکز کند.کاهش انتظارات و پذیرش نقص‌ها در خود و شریک عاطفی، گام مهمی در ایجاد یک رابطه سالم و متعادل است.

6. عدم برقراری ارتباط موثر

ارتباط موثر، یکی از مهم‌ترین ارکان یک رابطه سالم است.وقتی زوجین نمی‌توانند به طور موثر با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوء تفاهم‌ها و درگیری‌ها افزایش می‌یابد و احتمال وابستگی عاطفی بیشتر می‌شود.عدم برقراری ارتباط موثر می‌تواند شامل عدم توانایی در ابراز احساسات، گوش ندادن فعالانه به صحبت‌های طرف مقابل، و یا بهره‌گیری از سبک‌های ارتباطی مخرب مانند سرزنش و انتقاد باشد.وقتی فرد نمی‌تواند به طور صحیح احساسات خود را بیان کند، ممکن است احساسات خود را سرکوب کند و این سرکوب احساسات می‌تواند منجر به خشم و ناراحتی شود.

عدم توانایی در گوش دادن فعالانه به صحبت‌های طرف مقابل، باعث می‌شود فرد احساس کند شنیده نمی‌شود و نیازهایش نادیده گرفته می‌شوند.بهره‌گیری از سبک‌های ارتباطی مخرب مانند سرزنش و انتقاد، باعث ایجاد حس ناامنی و ترس در رابطه می‌شود و فرد را مجبور می‌کند برای حفظ رابطه، به خواسته‌های طرف مقابل تن دهد.یادگیری مهارت‌های ارتباطی موثر، مانند ابراز احساسات به طور صحیح، گوش دادن فعالانه و بهره‌گیری از سبک‌های ارتباطی سازنده، می‌تواند به بهبود رابطه و کاهش وابستگی عاطفی کمک کند.در صورت وجود مشکلات جدی در ارتباط، مراجعه به مشاور خانواده می‌تواند بسیار مفید باشد.

7. تمرکز بیش از حد بر روی رابطه

وقتی تمام تمرکز فرد بر روی رابطه عاطفی‌اش باشد و سایر جنبه‌های زندگی خود را نادیده بگیرد، احتمال وابستگی عاطفی افزایش می‌یابد.این افراد معمولاً دوستان و فعالیت‌های اجتماعی خود را کنار می‌گذارند و تمام وقت و انرژی خود را صرف رابطه عاطفی خود می‌کنند.آنها ممکن است هویت خود را در رابطه تعریف کنند و بدون حضور شریک عاطفی خود، احساس گمشدگی و بی‌هویتی کنند.تمرکز بیش از حد بر روی رابطه می‌تواند باعث شود فرد از نیازها و خواسته‌های خود غافل شود و فقط به دنبال راضی نگه داشتن شریک عاطفی خود باشد.

این افراد معمولاً به شدت از طرد شدن می‌ترسند و این ترس می‌تواند منجر به رفتارهای خود تخریبی در رابطه شود.

داشتن تعادل در زندگی و اختصاص دادن وقت و انرژی به سایر جنبه‌های زندگی، مانند کار، تحصیل، دوستان و خانواده، می‌تواند به کاهش وابستگی عاطفی کمک کند.این افراد باید به یاد داشته باشند که یک رابطه سالم، باید باعث رشد و شکوفایی فردی هر دو طرف شود و نه محدود کردن آنها.

8. مشکلات حل نشده گذشته

مشکلات حل نشده از روابط گذشته، مانند احساسات ناشی از خیانت، رها شدن، یا سوء استفاده، میتوانند به صورت ناخودآگاه بر روابط فعلی تاثیر بگذارند.فرد ممکن است به دلیل ترس از تکرار تجربیات گذشته، رفتارهای محافظه‌کارانه یا کنترل‌گرانه از خود نشان دهد که باعث ایجاد وابستگی در رابطه شود.این مشکلات حل نشده می‌توانند باعث ایجاد الگوهای رفتاری ناسالم شوند که فرد بدون آگاهی از آنها پیروی می‌کند.فرد ممکن است به دلیل احساسات ناخوشایند گذشته، به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شود تا از تکرار آن احساسات جلوگیری کند.این وابستگی می‌تواند منجر به رفتارهای غیرمنطقی و یا قربانی کردن نیازهای شخصی برای حفظ رابطه شود.

مشاوره و درمان می‌توانند به فرد کمک کنند تا مشکلات حل نشده گذشته را شناسایی و آنها را به طور سالم مدیریت کند.

حل این مشکلات گذشته، باعث می‌شود فرد بتواند روابط سالم‌تر و متعادل‌تری را تجربه کند.

9. کمبود حمایت اجتماعی

وقتی فرد حمایت اجتماعی کافی از طرف خانواده، دوستان یا سایر افراد مهم در زندگی خود دریافت نمی‌کند، ممکن است به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شود.شریک عاطفی در این حالت، تبدیل به تنها منبع حمایت عاطفی و اجتماعی فرد می‌شود و این می‌تواند فشار زیادی را بر رابطه وارد کند.کمبود حمایت اجتماعی باعث می‌شود فرد احساس تنهایی و انزوا کند و برای رهایی از این احساسات، به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شود.این وابستگی می‌تواند منجر به رفتارهای چسبنده و یا تلاش برای کنترل شریک عاطفی شود.فرد باید تلاش کند تا دایره ارتباطات اجتماعی خود را گسترش دهد و از حمایت افراد دیگر در زندگی خود بهره‌مند شود.

شرکت در فعالیت‌های اجتماعی، پیوستن به گروه‌های مختلف و یا برقراری ارتباط با دوستان قدیمی می‌تواند به افزایش حمایت اجتماعی کمک کند.

حمایت اجتماعی قوی، به فرد کمک می‌کند تا احساس امنیت و استقلال بیشتری داشته باشد و از وابستگی عاطفی جلوگیری کند.

10. باورهای غلط در مورد عشق و روابط

برخی باورهای غلط در مورد عشق و روابط، مانند “عشق واقعی یعنی فداکاری مطلق” یا “اگر کسی واقعاً شما را دوست داشته باشد، باید همیشه با شما موافق باشد”، می‌تواند منجر به وابستگی عاطفی شود.این باورهای غلط باعث می‌شوند فرد انتظارات غیرواقعی از رابطه داشته باشد و به رفتارهایی تن دهد که به ضرر او تمام می‌شوند.فرد ممکن است به این باور برسد که برای حفظ رابطه باید تمام نیازها و خواسته‌های خود را نادیده بگیرد و فقط به فکر راضی نگه داشتن شریک عاطفی خود باشد.این فداکاری مطلق می‌تواند منجر به از دست دادن هویت فردی و وابستگی شدید به شریک عاطفی شود.

باورهای غلط در مورد عشق و روابط معمولاً از فرهنگ، رسانه‌ها و یا تجربیات دوران کودکی نشات می‌گیرند.

شناسایی و به چالش کشیدن این باورها، گام مهمی در ایجاد یک رابطه سالم و متعادل است.فرد باید یاد بگیرد که عشق واقعی بر اساس احترام متقابل، اعتماد و استقلال بنا شده است و نه فداکاری مطلق.

11. تلاش برای “نجات” شریک عاطفی

گاهی اوقات، فرد به دلیل احساس مسئولیت بیش از حد یا تمایل به کمک به دیگران، وارد رابطه‌ای می‌شود که در آن نقش “نجات‌دهنده” را ایفا می‌کند.این افراد معمولاً جذب افرادی می‌شوند که مشکلات زیادی دارند، مانند اعتیاد، مشکلات روانی یا مشکلات مالی.آنها احساس می‌کنند که می‌توانند به شریک عاطفی خود کمک کنند تا مشکلاتش را حل کند و زندگی بهتری داشته باشد.این تلاش برای “نجات” می‌تواند منجر به وابستگی عاطفی شود، زیرا فرد تمام وقت و انرژی خود را صرف کمک به شریک عاطفی خود می‌کند و از نیازهای خود غافل می‌شود.

باید به یاد داشته باشیم که هیچ‌کس نمی‌تواند کسی را “نجات” دهد، مگر اینکه خود فرد بخواهد کمک بگیرد.

اگر می‌خواهید به کسی کمک کنید، بهترین کار این است که او را تشویق کنید تا از متخصصان کمک بگیرد و از او حمایت عاطفی کنید، اما نه به قیمت قربانی کردن خودتان.

12. حسادت و کنترل‌گری

حسادت و کنترل‌گری از نشانه‌های بارز وابستگی عاطفی هستند.فرد حسود و کنترل‌گر، به شدت از از دست دادن شریک عاطفی خود می‌ترسد و برای جلوگیری از آن، سعی می‌کند تمام رفتارهای او را کنترل کند.این کنترل‌گری می‌تواند شامل چک کردن تلفن همراه، شبکه‌های اجتماعی، محدود کردن ارتباطات با دوستان و خانواده و یا حتی تعیین نوع پوشش شریک عاطفی باشد.حسادت و کنترل‌گری معمولاً ناشی از عزت نفس پایین، ترس از رها شدن و یا تجربه‌های ناخوشایند در روابط قبلی است.این رفتارها نه تنها باعث آسیب رساندن به رابطه می‌شوند، بلکه می‌توانند به سلامت روانی هر دو طرف نیز آسیب بزنند.

برای مقابله با حسادت و کنترل‌گری، لازم است فرد علت اصلی این احساسات را شناسایی کند و برای افزایش عزت نفس و کاهش ترس از رها شدن تلاش کند.

مشاوره و درمان می‌توانند به فرد کمک کنند تا این احساسات را به طور سالم مدیریت کند و رفتارهای خود را تغییر دهد.

13. کاملا مطلوب‌سازی شریک عاطفی

کاملا مطلوب‌سازی شریک عاطفی به این معناست که فرد تمام جنبه‌های منفی او را نادیده می‌گیرد و فقط بر روی جنبه‌های مثبت تمرکز می‌کند.این افراد معمولاً شریک عاطفی خود را به عنوان فردی بی‌نقص و کامل می‌بینند و انتظار دارند که او همیشه بهترین باشد.وقتی شریک عاطفی اشتباه می‌کند یا انتظارات فرد را برآورده نمی‌کند، او دچار ناامیدی و سرخوردگی می‌شود، اما به دلیل کاملا مطلوب‌سازی، نمی‌تواند این واقعیت را بپذیرد و به تلاش برای حفظ تصویر کاملا مطلوب ادامه می‌دهد.این کاملا مطلوب‌سازی می‌تواند منجر به وابستگی عاطفی شود، زیرا فرد از پذیرش واقعیت رابطه و شریک عاطفی خود خودداری می‌کند و به زندگی در یک دنیای خیالی ادامه می‌دهد.

برای جلوگیری از کاملا مطلوب‌سازی، لازم است فرد واقع‌بینانه به شریک عاطفی خود نگاه کند و تمام جنبه‌های مثبت و منفی او را بپذیرد.

14. تغییر دادن خود برای راضی کردن شریک عاطفی

وقتی فرد به طور مداوم سعی می‌کند خود را تغییر دهد تا شریک عاطفی‌اش را راضی کند، این می‌تواند نشانه وابستگی عاطفی باشد. این افراد معمولاً از ابراز نیازها و خواسته‌های خود خودداری می‌کنند و سعی می‌کنند تمام رفتارهای خود را با خواسته‌های شریک عاطفی‌شان هماهنگ کنند. آنها ممکن است علایق، ارزش‌ها و حتی هویت خود را قربانی کنند تا رابطه را حفظ کنند. این تغییر دادن خود می‌تواند منجر به از دست دادن هویت فردی و احساس نارضایتی و پوچی شود. یک رابطه سالم بر اساس احترام به تفاوت‌ها و پذیرش یکدیگر بنا شده است. اگر احساس می‌کنید که مجبورید خودتان را تغییر دهید تا در رابطه بمانید، این نشانه آن است که رابطه ناسالم است و نیاز به بازنگری دارد.

15. نادیده گرفتن پرچم های قرمز (Red Flags)

نادیده گرفتن پرچم های قرمز در یک رابطه، یکی از مهمترین دلایل تبدیل شدن عشق به وابستگی است.پرچم های قرمز، نشانه هایی از رفتارهای ناسالم، سوء استفاده، یا مشکلات جدی در رابطه هستند که نباید نادیده گرفته شوند.این نشانه ها میتوانند شامل خشونت کلامی یا فیزیکی، کنترل گری، حسادت غیرمنطقی، دروغگویی، بی احترامی، اعتیاد، یا سوء استفاده عاطفی باشند.افراد وابسته، اغلب به دلیل ترس از تنهایی یا از دست دادن رابطه، این پرچم های قرمز را نادیده می گیرند و به خودشان دروغ می گویند.آنها ممکن است این رفتارها را توجیه کنند، به خودشان بگویند که “او منظوری نداشته” یا “من می توانم او را تغییر دهم”.

نادیده گرفتن پرچم های قرمز، به فرد اجازه می دهد تا در یک رابطه ناسالم باقی بماند و به مرور زمان، بیشتر به شریک عاطفی خود وابسته شود.

باید به نشانه های هشدار دهنده در رابطه توجه کنید و اگر احساس می کنید که مورد سوء استفاده قرار می گیرید یا رابطه ناسالم است، از یک متخصص کمک بگیرید.

16. فانتزی سازی بیش از حد در مورد آینده

غرق شدن در فانتزی ها و خیال پردازی های اغراق آمیز درباره آینده با شریک عاطفی، می‌تواند به وابستگی ناسالم منجر شود.وقتی فرد بیش از حد بر روی “چه می شد اگر” ها تمرکز می کند و تصویری غیرواقعی از آینده رابطه در ذهن خود می سازد، ممکن است واقعیت های موجود را نادیده بگیرد.این فانتزی ها میتوانند شامل تصور ازدواج، بچه دار شدن، یا داشتن یک زندگی بی نقص با شریک عاطفی باشند، حتی اگر رابطه در حال حاضر با مشکلاتی روبرو باشد.مهارت‌های رابطه زناشوییفانتزی سازی بیش از حد، باعث می شود فرد به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شود، زیرا او را به عنوان کلید دستیابی به این آینده رویایی می بیند.

وقتی واقعیت با فانتزی ها همخوانی ندارد، فرد دچار ناامیدی و سرخوردگی می شود، اما به دلیل وابستگی عاطفی، نمی تواند از رابطه دست بکشد.

باید واقع بینانه به رابطه نگاه کنید و بر روی زمان حال تمرکز کنید.به جای غرق شدن در فانتزی ها، سعی کنید رابطه خود را بر اساس واقعیت ها بسنجید و ببینید که آیا واقعاً رابطه سالمی دارید یا خیر.

17. عدم وجود مرزهای سالم

عدم وجود مرزهای سالم در رابطه، یکی از عوامل اصلی تبدیل شدن عشق به وابستگی است.مرزهای سالم، خطوط قرمزی هستند که فرد برای حفظ هویت، نیازها و ارزش های خود تعیین می کند.وقتی فرد مرزهای سالمی ندارد، به دیگران اجازه می دهد تا از او سوء استفاده کنند، نیازهای او را نادیده بگیرند و ارزش های او را زیر پا بگذارند.در یک رابطه عاشقانه، عدم وجود مرزهای سالم می‌تواند به این معنا باشد که فرد اجازه می دهد شریک عاطفی اش او را کنترل کند، به او بی احترامی کند، یا نیازهای او را نادیده بگیرد.

این افراد معمولاً از ابراز ناراحتی یا مخالفت با شریک عاطفی خود می ترسند و به هر قیمتی سعی می کنند او را راضی نگه دارند.

عدم وجود مرزهای سالم، باعث می شود فرد به مرور زمان هویت خود را از دست بدهد و به شدت به شریک عاطفی خود وابسته شود.یادگیری نحوه تعیین و حفظ مرزهای سالم، گام مهمی در ایجاد یک رابطه سالم و متعادل است.شما باید بدانید که چه چیزهایی برای شما قابل قبول نیستند و به طور قاطعانه از خودتان در برابر رفتارهای آسیب زا محافظت کنید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا