چرا در برخی روابط احساس میکنیم که درک نمیشویم؟
احساس درک نشدن در یک رابطه، تجربهای بسیار ناخوشایند و دردناک است. این حس میتواند باعث ایجاد فاصله، سوءتفاهم و سردی و بیاعتمادی در رابطه شود. اما چه عواملی باعث میشوند که در برخی روابط، علیرغم تلاش برای برقراری ارتباط، همچنان احساس کنیم که درک نمیشویم؟ در این پست وبلاگ، به بررسی 17 نکته کلیدی میپردازیم که میتوانند در ایجاد این حس ناخوشایند نقش داشته باشند:
- ✔️
عدم همدلی:
همدلی، توانایی درک و سهیم شدن در احساسات دیگران است. فقدان همدلی در یک رابطه میتواند باعث شود که طرف مقابل نتواند احساسات و دیدگاههای شما را به درستی درک کند.
- ✔️
گوش ندادن فعال:
گوش دادن فعال به معنای توجه کامل به صحبتهای طرف مقابل، درک منظور او و نشان دادن این درک از طریق زبان بدن و پاسخهای کلامی است. عدم گوش دادن فعال میتواند باعث شود که فرد احساس کند نادیده گرفته میشود. - ✔️
قضاوت کردن:
وقتی طرف مقابل به جای تلاش برای درک، به قضاوت میپردازد، احساس امنیت برای به اشتراک گذاشتن احساسات و افکار از بین میرود. - ✔️
سوءتفاهمهای ارتباطی:
بهرهگیری از زبان مبهم، لحن نامناسب و عدم شفافیت در بیان منظور میتواند منجر به سوءتفاهم و در نتیجه، احساس درک نشدن شود. - ✔️
تفاوت در ارزشها و باورها:
وقتی ارزشها و باورهای اساسی دو نفر با هم متفاوت باشد، درک دیدگاههای یکدیگر دشوارتر میشود. - ✔️
پیشفرضها و تعصبات:
پیشفرضها و تعصبات میتوانند باعث شوند که ما بدون تلاش برای درک، بر اساس برداشتهای قبلی با طرف مقابل برخورد کنیم. - ✔️
فقدان صمیمیت عاطفی:
صمیمیت عاطفی، ارتباط عمیق و صمیمانهای است که به افراد اجازه میدهد احساسات خود را به راحتی با هم به اشتراک بگذارند. فقدان این صمیمیت میتواند مانع از درک متقابل شود. - ✔️
مشکلات در بیان احساسات:
برخی افراد در بیان احساسات خود مشکل دارند. این موضوع میتواند باعث شود که طرف مقابل نتواند به درستی متوجه منظور آنها شود. - ✔️
تجارب گذشته:
تجارب گذشته افراد میتوانند بر نحوه ارتباط آنها با دیگران تأثیر بگذارند. مثلا فردی که در گذشته بارها مورد سوءتفاهم قرار گرفته، ممکن است در برقراری ارتباط با دیگران محتاطتر عمل کند. - ✔️
نیازهای متفاوت:
افراد نیازهای عاطفی متفاوتی دارند. وقتی نیازهای یک فرد در یک رابطه برآورده نشود، ممکن است احساس کند که درک نمیشود. - ✔️
نداشتن زمان کافی:
صرف نکردن زمان کافی برای گفتگو و برقراری ارتباط، میتواند مانع از درک متقابل شود. - ✔️
استرس و فشار روانی:
استرس و فشار روانی میتوانند باعث شوند که افراد کمتر به نیازهای عاطفی دیگران توجه کنند. - ✔️
اختلالات روانی:
برخی اختلالات روانی مانند اختلال شخصیت مرزی (BPD) یا اختلال اوتیسم (ASD) میتوانند بر توانایی فرد در برقراری ارتباط و درک دیگران تأثیر بگذارند. - ✔️
عدم تمایل به تغییر:
اگر یکی از طرفین تمایلی به تغییر رفتار خود برای بهبود رابطه نداشته باشد، احساس درک نشدن میتواند تشدید شود. - ✔️
عدم ابراز قدردانی:
عدم ابراز قدردانی از تلاشهای طرف مقابل برای درک شما، میتواند باعث دلسردی و احساس بیارزشی شود. - ✔️
تمرکز بیش از حد بر خود:
تمرکز بیش از حد بر نیازها و خواستههای خود و نادیده گرفتن نیازهای طرف مقابل، میتواند باعث ایجاد فاصله و احساس درک نشدن شود. - ✔️
عدم حل مسائل:
عدم حل مسائل و مشکلات موجود در رابطه، میتواند باعث انباشته شدن نارضایتیها و احساس درک نشدن شود.
1. عدم وجود ارتباط موثر
ارتباط موثر، سنگ بنای هر رابطه سالم است.اگر نتوانیم به درستی احساسات، نیازها و افکار خود را بیان کنیم، احتمال اینکه طرف مقابل ما را درک کند، بسیار پایین میآید.ارتباط موثر فقط صحبت کردن نیست، بلکه خوب گوش دادن و درک کردن منظور طرف مقابل نیز هست.وقتی فقط به فکر بیان حرف خودمان باشیم، از درک دیدگاه دیگری غافل میشویم.از جملات واضح و مشخص استفاده کنید.از کلی گویی و مبهم گویی پرهیز کنید.احساسات خود را با کلمات مناسب بیان کنید و از بهرهگیری از کلمات تحقیرآمیز و توهینآمیز خودداری کنید.
از زبان بدن خود آگاه باشید.زبان بدن میتواند پیامهای زیادی را منتقل کند.سعی کنید زبان بدن شما با کلام شما همخوانی داشته باشد.شنونده فعال باشید.به دقت به حرفهای طرف مقابل گوش دهید و سعی کنید منظور او را درک کنید.سوال بپرسید و نظرات خود را به اشتراک بگذارید.در مورد انتظارات خود صحبت کنید.اگر انتظارات شما از رابطه مشخص نباشد، احتمال اینکه دچار سوءتفاهم شوید، بسیار زیاد است.فضایی امن و بدون قضاوت ایجاد کنید.اگر طرف مقابل احساس کند که میتواند بدون ترس از قضاوت، حرفهای خود را بیان کند، احتمال اینکه شما را درک کند، بیشتر میشود.
2. تفاوت در ارزشها و باورها
ارزشها و باورهای ما، مبنای تصمیمگیریها و رفتارهای ما هستند.وقتی ارزشها و باورهای ما با طرف مقابل تفاوت زیادی داشته باشد، درک یکدیگر دشوار میشود.مثلا اگر شما به صداقت و راستگویی اهمیت زیادی میدهید، اما طرف مقابل شما دروغ گفتن را در شرایط خاص مجاز میداند، احتمالا دچار اختلاف نظر و سوءتفاهم خواهید شد.به تفاوتها احترام بگذارید.لزومی ندارد که همه ارزشها و باورهای شما یکسان باشد.مهم این است که بتوانید به تفاوتها احترام بگذارید و با یکدیگر کنار بیایید.در مورد ارزشها و باورهای خود صحبت کنید.
این به طرف مقابل کمک میکند تا شما را بهتر بشناسد و درک کند.
به دنبال نقاط مشترک باشید.حتی اگر در برخی از ارزشها و باورها اختلاف نظر دارید، احتمالا نقاط مشترکی نیز وجود دارد که میتوانید روی آنها تمرکز کنید.از قضاوت کردن خودداری کنید.به جای اینکه طرف مقابل را به خاطر تفاوت در ارزشها و باورها قضاوت کنید، سعی کنید او را درک کنید.
3. پیشفرضها و سوءتفاهمها
ما اغلب بر اساس تجربیات گذشته و اطلاعات محدود، پیشفرضهایی در مورد دیگران میسازیم.این پیشفرضها میتوانند باعث سوءتفاهم و عدم درک شوند.مثلا اگر در گذشته توسط کسی مورد خیانت قرار گرفته باشید، ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کنید و پیشفرضهایی منفی در مورد آنها داشته باشید.سعی کنید از پیشفرضها دوری کنید.قبل از اینکه در مورد کسی قضاوت کنید، سعی کنید او را به خوبی بشناسید.در مورد سوءتفاهمها صحبت کنید.اگر احساس میکنید که سوءتفاهمی رخ داده است، آن را با طرف مقابل در میان بگذارید و سعی کنید آن را برطرف کنید.
به تفسیرهای مختلف توجه کنید.
یک رفتار میتواند تفسیرهای مختلفی داشته باشد.سعی کنید به تفسیرهای مختلف توجه کنید و فقط به تفسیر خودتان اکتفا نکنید.به زبان بدن توجه کنید.زبان بدن میتواند اطلاعات زیادی را در مورد احساسات و افکار طرف مقابل منتقل کند.سعی کنید به زبان بدن او توجه کنید و آن را در تفسیر رفتارش در نظر بگیرید.
4. عدم همدلی
همدلی یعنی توانایی درک احساسات و دیدگاههای دیگران.وقتی همدلی وجود نداشته باشد، درک طرف مقابل بسیار دشوار میشود.همدلی به معنای موافقت با طرف مقابل نیست، بلکه به معنای درک احساسات و دیدگاههای او است.برای افزایش همدلی، سعی کنید خودتان را جای طرف مقابل بگذارید و از دیدگاه او به مسائل نگاه کنید.به احساسات طرف مقابل توجه کنید.سعی کنید احساسات او را درک کنید و به او نشان دهید که درکش میکنید.سوالات باز بپرسید.سوالات باز به طرف مقابل فرصت میدهند تا احساسات و دیدگاههای خود را به طور کامل بیان کند.
به صحبتهای طرف مقابل با دقت گوش دهید.
سعی کنید به حرفهای او با دقت گوش دهید و از قطع کردن صحبتهایش خودداری کنید.نظرات خود را بدون قضاوت بیان کنید.سعی کنید نظرات خود را بدون قضاوت و به شکلی سازنده بیان کنید.

5. گوش ندادن فعال
گوش دادن فعال به معنای تمرکز کامل بر روی صحبتهای طرف مقابل و تلاش برای درک منظور او است.بسیاری از افراد به جای گوش دادن، فقط منتظر نوبت خود برای صحبت کردن هستند.گوش دادن فعال نیازمند صبر، توجه و تمرکز است.باید سعی کنید از حواسپرتیها دوری کنید و تمام توجه خود را به صحبتهای طرف مقابل معطوف کنید.از قطع کردن صحبتهای طرف مقابل خودداری کنید.اجازه دهید او حرفهایش را به طور کامل بزند و سپس نظرات خود را بیان کنید.سوال بپرسید.سوال پرسیدن نشان میدهد که به حرفهای طرف مقابل توجه میکنید و میخواهید منظور او را بهتر درک کنید.
خلاصهسازی کنید.خلاصهسازی کردن صحبتهای طرف مقابل به او نشان میدهد که به حرفهایش گوش میدهید و منظور او را درک کردهاید.به زبان بدن توجه کنید.زبان بدن میتواند اطلاعات زیادی را در مورد احساسات و افکار طرف مقابل منتقل کند.سعی کنید به زبان بدن او توجه کنید و آن را در تفسیر صحبتهایش در نظر بگیرید.از قضاوت کردن خودداری کنید.به جای اینکه طرف مقابل را قضاوت کنید، سعی کنید او را درک کنید.
6. عدم بیان نیازها و خواستهها
اگر نیازها و خواستههای خود را به طور واضح بیان نکنیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که طرف مقابل آنها را برآورده کند.بسیاری از افراد از ترس طرد شدن یا ناراحت کردن دیگران، از بیان نیازهای خود خودداری میکنند.برای بیان نیازها و خواستهها، باید ابتدا آنها را شناسایی کنیم.باید بدانیم که دقیقا چه چیزی میخواهیم و چه چیزی نیاز داریم.نیازها و خواستههای خود را به طور واضح و مستقیم بیان کنید.از کلیگویی و مبهمگویی پرهیز کنید.از جملات مثبت استفاده کنید.به جای اینکه بگویید “من از اینکه همیشه دیر میکنی متنفرم”، بگویید “من نیاز دارم که به موقع به قرارها برسی”.
به زبان بدن خود توجه کنید.
زبان بدن شما باید با کلام شما همخوانی داشته باشد.آماده شنیدن پاسخ منفی باشید.ممکن است طرف مقابل نتواند یا نخواهد نیازها و خواستههای شما را برآورده کند.به حقوق خود احترام بگذارید.شما حق دارید که نیازها و خواستههای خود را بیان کنید و از دیگران بخواهید که به آنها احترام بگذارند.
7. انتظارات غیرواقعی
انتظارات غیرواقعی از رابطه، یکی از مهمترین دلایل احساس عدم درک شدن است.هیچکس نمیتواند تمام نیازهای ما را برآورده کند و ما نباید انتظار داشته باشیم که طرف مقابل ما همیشه مطابق میل ما رفتار کند.انتظارات خود را ارزیابی کنید.آیا انتظارات شما از رابطه واقعبینانه است؟آیا خودتان میتوانید این انتظارات را برآورده کنید؟در مورد انتظارات خود با طرف مقابل صحبت کنید.این به او کمک میکند تا بداند از شما چه انتظاری دارد.به این واقعیت احترام بگذارید که هر کسی نقصهایی دارد.هیچکس کامل نیست و همه ما اشتباه میکنیم.
تفاوتها را بپذیرید.
شما و طرف مقابل شما دو فرد مجزا با شخصیتها و دیدگاههای متفاوت هستید.تفاوتها را بپذیرید و سعی کنید با آنها کنار بیایید.به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف، بر روی نقاط قوت تمرکز کنید.همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم.به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف طرف مقابل، بر روی نقاط قوت او تمرکز کنید.از مقایسه رابطه خود با دیگران خودداری کنید.هر رابطهای منحصر به فرد است و نباید آن را با روابط دیگران مقایسه کرد.
8. تجربیات گذشته و آسیبهای التیام نیافته
تجربیات گذشته و آسیبهای التیام نیافته میتوانند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تاثیر بگذارند.اگر در گذشته مورد سوءاستفاده قرار گرفته باشیم، ممکن است به سختی به دیگران اعتماد کنیم و از صمیمیت دوری کنیم.آسیبهای گذشته خود را شناسایی کنید.چه تجربیاتی در گذشته داشتهاید که بر روابط شما تاثیر میگذارند؟به دنبال کمک حرفهای باشید.اگر آسیبهای گذشته شما شدید هستند، به دنبال کمک یک درمانگر یا مشاور باشید.به خودتان زمان بدهید تا التیام یابید.التیام یافتن از آسیبهای گذشته زمان میبرد.صبور باشید و به خودتان زمان بدهید.
مراقب باشید که تجربیات گذشته خود را بر روی طرف مقابل فرافکنی نکنید.
همه افراد یکسان نیستند و نباید طرف مقابل را به خاطر اشتباهات دیگران مجازات کنید.به خودتان یادآوری کنید که شایسته عشق و احترام هستید.اجازه ندهید تجربیات گذشته شما، باور شما را به خودتان خدشهدار کند.
9. ترس از آسیب پذیری
آسیب پذیری به معنای نشان دادن خود واقعیمان به دیگران، با تمام نقاط ضعف و نقصهایمان است.ترس از آسیب پذیری میتواند ما را از صمیمی شدن با دیگران و ایجاد روابط عمیق باز دارد.ترسهای خود را شناسایی کنید.از چه چیزی میترسید؟از طرد شدن، قضاوت شدن، مورد سوءاستفاده قرار گرفتن؟به خودتان یادآوری کنید که آسیب پذیری نشانه ضعف نیست، بلکه نشانه شجاعت است.شجاعت لازم است تا خود واقعیمان را به دیگران نشان دهیم.به تدریج آسیب پذیر باشید.لازم نیست یکباره تمام رازهای خود را فاش کنید.به تدریج و به مرور زمان آسیب پذیر باشید.
با افرادی که به آنها اعتماد دارید، شروع کنید.
با افرادی که احساس امنیت و راحتی میکنید، شروع کنید.به خودتان اجازه دهید اشتباه کنید.هیچکس کامل نیست و همه ما اشتباه میکنیم.به خودتان اجازه دهید اشتباه کنید و از اشتباهات خود درس بگیرید.به خودتان یادآوری کنید که شایسته عشق و احترام هستید.حتی اگر آسیب پذیر باشید، باز هم شایسته عشق و احترام هستید.
10. تفاوت در سبکهای ارتباطی
هر فردی سبک ارتباطی خاص خود را دارد.برخی افراد مستقیم و رک هستند، در حالی که برخی دیگر غیرمستقیم و محتاط.تفاوت در سبکهای ارتباطی میتواند باعث سوءتفاهم و عدم درک شود.سبک ارتباطی خود را شناسایی کنید.شما چگونه با دیگران ارتباط برقرار میکنید؟آیا مستقیم و رک هستید یا غیرمستقیم و محتاط؟سبک ارتباطی طرف مقابل را شناسایی کنید.او چگونه با شما ارتباط برقرار میکند؟آیا مستقیم و رک است یا غیرمستقیم و محتاط؟سعی کنید با سبک ارتباطی طرف مقابل سازگار شوید.اگر طرف مقابل مستقیم و رک است، سعی کنید شما هم مستقیم و رک باشید.
اگر طرف مقابل غیرمستقیم و محتاط است، سعی کنید شما هم غیرمستقیم و محتاط باشید.
از پیشفرضها دوری کنید.فرض نکنید که طرف مقابل منظور شما را میفهمد.منظور خود را به طور واضح بیان کنید.به زبان بدن توجه کنید.زبان بدن میتواند اطلاعات زیادی را در مورد احساسات و افکار طرف مقابل منتقل کند.سعی کنید به زبان بدن او توجه کنید و آن را در تفسیر صحبتهایش در نظر بگیرید.
11. عدم صداقت
صداقت، پایه و اساس هر رابطه سالم است. اگر در رابطهای صداقت وجود نداشته باشد، نمیتوانیم به طرف مقابل اعتماد کنیم و احساس امنیت و صمیمیت داشته باشیم. صادق باشید. در مورد احساسات، افکار و نیازهای خود صادق باشید. دروغ نگویید. دروغ گفتن باعث از بین رفتن اعتماد میشود. پنهان کاری نکنید. پنهان کاری باعث ایجاد شک و سوءظن میشود. اجازه دهید طرف مقابل بداند شما چه کسی هستید. خود واقعیتان را به او نشان دهید. اگر اشتباه کردید، اعتراف کنید. همه ما اشتباه میکنیم. مهم این است که اشتباه خود را بپذیریم و عذرخواهی کنیم. صداقت به معنای بیادبی نیست. میتوانید صادق باشید و در عین حال مودب و محترم باشید. صداقت به معنای گفتن هر چیزی نیست. گاهی اوقات بهتر است سکوت کنیم.
12. عدم احترام
احترام به معنای ارزش قائل شدن برای طرف مقابل، نظرات و احساسات او است. عدم احترام میتواند به شکلهای مختلفی بروز کند، مانند تحقیر، توهین، بیتوجهی و تمسخر. به طرف مقابل احترام بگذارید. با او با مهربانی و احترام رفتار کنید. به نظرات او گوش دهید. حتی اگر با نظرات او موافق نیستید، به آنها احترام بگذارید. به احساسات او اهمیت دهید. احساسات او را جدی بگیرید و به آنها بیتوجهی نکنید. به حریم خصوصی او احترام بگذارید. به اطلاعات شخصی او دسترسی نداشته باشید و بدون اجازه وارد حریم خصوصی او نشوید. از تحقیر، توهین و تمسخر او خودداری کنید. این رفتارها باعث آسیب رساندن به او میشود. در مورد او پشت سرش صحبت نکنید. این رفتار نشان میدهد که به او احترام نمیگذارید.
13. عدم وجود مرزهای سالم
مرزها، خطوطی هستند که مشخص میکنند چه رفتاری از سوی دیگران برای ما قابل قبول است و چه رفتاری قابل قبول نیست.عدم وجود مرزهای سالم میتواند منجر به سوءاستفاده، کنترل و نارضایتی در رابطه شود.مرزهای خود را مشخص کنید.چه رفتاری از سوی دیگران برای شما قابل قبول است و چه رفتاری قابل قبول نیست؟مرزهای خود را به طرف مقابل اعلام کنید.به او بگویید که چه رفتاری را نمیپذیرید.از مرزهای خود محافظت کنید.اگر طرف مقابل مرزهای شما را نقض کرد، به او تذکر دهید و از خودتان دفاع کنید.به مرزهای طرف مقابل احترام بگذارید.
به او بگویید که چه رفتاری را نمیپسندید و از آن رفتارها خودداری کنید.
مرزها را به طور واضح و قاطعانه بیان کنید.از مبهم گویی و دو پهلو صحبت کردن خودداری کنید.مرزها قابل مذاکره نیستند.مرزها خطوط قرمز هستند و نباید از آنها عبور کرد.
14. استرس و فشار روانی
استرس و فشار روانی میتوانند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تاثیر بگذارند.وقتی استرس داریم، ممکن است عصبیتر، کجخلقتر و بیحوصلهتر باشیم و نتوانیم به درستی با دیگران ارتباط برقرار کنیم.علل استرس خود را شناسایی کنید.چه چیزی باعث استرس شما میشود؟به دنبال راههایی برای کاهش استرس خود باشید.ورزش کنید، مدیتیشن کنید، با دوستان خود وقت بگذرانید و کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید.هنگام استرس، از ارتباط با دیگران خودداری کنید.اگر احساس میکنید که استرس دارید و نمیتوانید به درستی با دیگران ارتباط برقرار کنید، از ارتباط با آنها خودداری کنید تا زمانی که آرام شوید.
به طرف مقابل اطلاع دهید که استرس دارید.
به او بگویید که ممکن است در این شرایط عصبیتر و کجخلقتر باشید.به خودتان زمان بدهید.استرس به زمان نیاز دارد تا کاهش یابد.صبور باشید و به خودتان زمان بدهید.
15. مشکلات روانی و عاطفی
مشکلات روانی و عاطفی مانند افسردگی، اضطراب و اختلالات شخصیتی میتوانند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تاثیر بگذارند. این مشکلات میتوانند باعث شوند که نتوانیم به درستی احساسات خود را بیان کنیم، همدلی نشان دهیم و اعتماد کنیم. در مورد مشکلات خود با طرف مقابل صحبت کنید. به او بگویید که چه مشکلی دارید و چه تاثیری بر روابط شما میگذارد. به خودتان زمان بدهید. حل مشکلات روانی و عاطفی زمان میبرد. صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. مراقب خودتان باشید. به اندازه کافی استراحت کنید، غذاهای سالم بخورید و ورزش کنید. به خودتان یادآوری کنید که شایسته عشق و احترام هستید. حتی اگر مشکلات روانی و عاطفی دارید، باز هم شایسته عشق و احترام هستید.
16. فقدان تعهد و تلاش
هر رابطهای نیازمند تعهد و تلاش از سوی هر دو طرف است.اگر یکی از طرفین تعهدی به رابطه نداشته باشد و تلاشی برای حفظ آن نکند، رابطه محکوم به شکست است.تعهد خود را به رابطه نشان دهید.به طرف مقابل نشان دهید که برای رابطه ارزش قائل هستید و میخواهید آن را حفظ کنید.تلاش کنید تا رابطه را بهتر کنید.سعی کنید راههایی را پیدا کنید که رابطه را قویتر و سالمتر کنید.به نیازهای طرف مقابل توجه کنید.سعی کنید نیازهای او را درک کنید و آنها را برآورده کنید.
وقت کافی را با طرف مقابل بگذرانید.
زمانی را به او اختصاص دهید و با او کارهایی را انجام دهید که از آنها لذت میبرید.با طرف مقابل صادق باشید و به او اعتماد کنید.با یکدیگر صحبت کنید و مشکلات را حل کنید.از بحث و جدل خودداری کنید و سعی کنید با هم به توافق برسید.
17. تفاوت در اولویتها
اولویتهای ما در زندگی میتوانند با طرف مقابل متفاوت باشند.مثلا ممکن است شما به کار خود اهمیت زیادی بدهید، در حالی که طرف مقابل به خانواده خود اهمیت بیشتری بدهد.تفاوت در اولویتها میتواند منجر به اختلاف نظر و سوءتفاهم شود.اولویتهای خود را شناسایی کنید.چه چیزی برای شما مهم است؟اولویتهای طرف مقابل را شناسایی کنید.چه چیزی برای او مهم است؟در مورد اولویتهای خود با طرف مقابل صحبت کنید.به او بگویید که چه چیزی برای شما مهم است و چرا.به اولویتهای طرف مقابل احترام بگذارید.
حتی اگر با اولویتهای او موافق نیستید، به آنها احترام بگذارید.
سعی کنید تعادلی بین اولویتهای خود و اولویتهای طرف مقابل ایجاد کنید.به هر دو اولویتها اهمیت دهید و سعی کنید تعادلی بین آنها ایجاد کنید.در مورد اولویتها به توافق برسید.سعی کنید با طرف مقابل به توافقی در مورد اولویتها برسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد.از خودگذشتگی کنید.گاهی اوقات لازم است از اولویتهای خود بگذرید تا اولویتهای طرف مقابل را در نظر بگیرید.






